مباني نظري و پيشينه پژوهش (فصل دو)ابزار گری هیجانی
ابراز گری هیجان
ابرازگری هيجانی به عنوان يک مؤلفه اصلی هيجان ها ، به نمايش بيرونی هيجان ، بدون توجه به ارزش ( مبثت يا منفی ) ياشيوه ( چهره ای ، کلاميو رفتاری ) اطلاق ميشود ( کرينگ و همکاران ، ١٩٩٤ ).
اکمن و فريزن ( 1974 ) ابراز هيجان را ظواهر حالتهاي هیجانی با درونی شامل مجموعههاي ويژه ای ازتغييرات در فعاليتهاي زیستی – عصبی تشکیل ميدهد ( لويس ، ٢٠٠٠ ).
هالبرستدت ( ١٩٩١به نقل از بويام و پارکر ، ١٩٩٥ ) ابرازگری هيجانی را شامل ترکيبی از حالتهاي هيجانی ، دانش قوانين نمايش و انگيزش و توانايي کنترل ابراز هيجان فرد ميداند .
داروين ،( ١٨٧٢ ) با انتشار کتاب " ابرازهيجانها در انسان و حيوان " نقش مهميدر زمينه مطالعه هيجانها ايفا کرده است مشاهدات داروين موجب شد که وی سه اصل اوليه را در ابرازهيجان دخيل بداند که عبارتنداز ١ - خوگيری : فعاليتهای به اجرا در آمده ارضا کننده ، خواه سودمند باشد يا سودمند نباشد ؛ ٢ - تضاد : فعاليتهای متضاد به اجرا در آمده تحت تکانههاي متضاد ؛ ٣ - نيروی عصبی : کنش مستقيم دستگاه عصبی تهيج کننده در تن ، مستقل از اراده .
به اعتقاد لويس ( ٢٠٠٠ )، ابرازهاي هيجانی ، به تغييرات سطحی بالقوه قابل مشاهده ، در چهره ، صدا و بدن وسطح فعاليت منجر ميشود . در ابتدا ، به ابرازهای هيجانی بر حسب حرکات و فعاليت بدنی بويژه کودکان کمتر توجه شده است ، اگر چه به نظر ميرسد که آواگریها رسانندههاي مهم حالتهای هيجانی باشد ، ولی از کم شناخته ترين جنبههاي ابراز هستند . ابرازهای کلاميبيشتراز حد قدرتمند هستند و ممکن است بتوانند حالتهاي هيجانی مشابه را در ديگران فراخوانند ، بنابراين ، ( ابراز هيجان به شيوه آواگری ممکن است مسري تر از ابرازهای هيجان به شيوه بدنی يا چهره ای باشد . به عنوان مثال وقتی فیلمها با افرادی تماشا ميشوند که با صدای بلند ميخندند ، خنده دارتر از زمانی است که خود فرد به تنهايي آن را ميبيند . به دليل ماهيت مسری آواگری ، ابراز کلاميممکن است هدف تلاشهای اجتماعی اوليه باشد ( لويس ، ٢٠٠٠ ).
حرکت ، ممکن است يک شيوه ديگر ابراز هيجانها باشد ، : به عنوان مثال گريختن از چيزی ويا آمدن به سوی آن ، پاسخهاي حرکتی همراه با هيجانهاي مثبت و منفی هستند .
در واقع ، اغلب دورشدن نوزاد از يک اسباب بازی يا شخصی نا آشنا ، مستقل از ابراز چهره ای ، با ترس او مرتبط است . کاملا واضح است که ابرازهای هيجانی مجزا ممکن است در نوزادان و در سنين خيلی پايين تر مشاهده شود . در ابتدا ، بین حالتهای هيجانی و ابراز هيجانی تميز قائل شد ، به عنوان مثال ، کودک وقتی رفتارگريه کردن را تحت کنترل در ميآورد که والدين اورا به گونه ای تربيت ميکنند که هنگام آشفتگی يا نياز گريه نکند .
تفاوتهاي فردی در ابراز گری هيجانی
يک مسئله در ارتباط